ژواناژوانا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

دختر کوچولوی ما

شوق حضور گرمت

1390/10/2 10:56
نویسنده : مامان و بابا
656 بازدید
اشتراک گذاری

فرشته قشنگم بالاخره امروز ۲ دی ماه سال ۱۳۸۹، صبح با بابایی راهی آزمایشگاه شدیم تا به دو دلی هامون پایان بدیم و بتونیم تو زندگیمون که خیلی وقته دو نفره مونده جای نی نی قشنگمون رو باز کنیم و تجربه ۳ تایی شدن رو هم حسش کنیم.چون امروز پنجشنبه بود آزمایشگاه جواب آزمایش رو به صبح شنبه ارجاع داد و اصرارهامون برای زودتر گرفتن جواب آزمایش بی فایده بود. من و بابایی باز هم هر کدوم با یه دنیا فکرو و رویا برگشتیم خونه. انگاری زمان برای طی شدن عجله ایی نداشت و بر خلاف ما، میلی برای رسیدن شنبه نشون نمیداد. امشب شب تولد تینای عزیزم بود یعنی دختر دایی فرشته قشنگ من، برای همین شب رفتیم خونه دایی جلال. کلی هم بهمون خوش گذشت و شب خوبی رو کنار همدیگه گذروندیم ولی من و بابایی همش به فکر تو بودیم و اینکه زودتر شنبه از راه برسه. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)