ژواناژوانا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 6 روز سن داره

دختر کوچولوی ما

دومین مسافرت زندگیت

1390/7/26 12:13
نویسنده : مامان و بابا
488 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم امروز 26 مهر سال90 هستش که ما به اتفاق خاله آنجی به همراه دوستای بابایی عازم مشهدیم. رفت و برگشت قراره با قطار بریم، از امام رضا خواستم که همیشه سالم و تندرست باشی و دعامون کنه که سه تایی همیشه کنار هم خوش و خرم باشیم. دختره قشنگم رفتنه خیلی آروم و خانوم بودی ولی برگشتنه مثل اینکه حسابی خسته شده بودی و مامانی رو یه کمی اذیت کردی، انقدر که گریه میکردی. ولی تو مشهدخیلی خانوم بودی تازه کلی هم با دوستای بابایی دوست شده بودی، البته تنها بچه کوچولوی جمعمون تو بودی عزیزم، عمو حسین هم کلی ازت عکس گرفته. کلی هم بغل خاله بهار رفتی، عمو سینا هم باهات کلی بازی کرد و کلاً هر کسی با دیدن تو کلی خوشحال میشد. انقدر که مهربونی و خانوم همه دوستت دارند. البته به وقتش گریه هات هم کلی خاص و تکه هاااااااا.

قشنگ مامان زیارتت قبول باشه، با اینکه حرم فوق العاده شلوغ بود ولی با بابا حامد بردیمت سمت ضریح امام رضا تا از نزدیک زیارت کنی. عزیزم تو انقدر پاک و بیگناهی که مطمئنم ما هم به خاطر تو مورد لطف خدا قرار میگیریم.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)